نویسنده: مسعود رضانژاد فهادان
منبع فارسی: راسخون
منبع فارسی: راسخون
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حدیث "اِتَّقِ اللَّهَ فی عُسرِکَ وَ یُسرِکَ"
1. گشایش و سبکی و سبکبالی؛
2. عضوی از اعضاء
اما علامه مصطفوی در کتاب التحقیق، معتقد است معنای ریشهای این لغت که ضد عسر است، سهولت و آسانی در امور در ضمن تَوَسّع و گشایش در زندگی میباشد.(3)
از این ریشه، سه لغت، بیش از دیگر لغات، شهرت یافته است:
1. یُسر؛ به معنای آسایش در زندگی و آسانی در امور؛
2. مَیْسِر؛ به معنای قمار؛
3. یسار؛ به معنای دست چپ و سمت چپ
زمخشری در تفسیر کشاف در وجه نامگذاری قمار به مَیْسِر مینویسد: "لِأنَّهُ أخذ مالَ الرجلِ بِیُسْرٍ وَ سُهولَةٍ مِنْ غَیْرِ کَدٍ وَ لا تَعَبٍ"؛(4) زیرا یاسِر (=قمارباز) مال مردم را به آسانی و سهولت و بدون سختی و زحمت، مالک میشود.
به نظر نگارنده از آنجایی که اکثر انسانها، کارهایشان را بیشتر با دست راست انجام میدهند دست چپ، فراغت و آسایش بیشتری نسبت به دست راست دارد بر همین اساس ابتداء به دست چپ، یسار گفته شد بعداً نیز از باب توسعه در لغت، مطلق طرف چپ را یسار نامیدند.
برخی از بی نهایت، مصادیق یُسر در زندگی انسان، عبارتاند از:
1. سلامتی جسم و روان
2. امنیّت و شرایط صلح (صلح جهانی، فردی، خانوادگی ـ صلح با دوستان و نزدیکان)
3. آزادی
4. وصال و حیات
5. رفاه مالی
6. قدرت و وجاهت
7. فراغت و شغل مناسب
8. علم و دانایی
9. شرایط مطلوب جوی و محیطی
همچنین برخی از مصادیق عُسر عبارتاند از:
1. بیماری جسم یا بیماری روحی
2. شرایط جنگ یا نداشتن امنیّت
3. اسارت و نظارت بیجا
4. فراق و فوت
5. تنگدستی و فقر
6. شغل سخت و وقتگیر و آزار دهنده
7. جهل و بیسوادی و عدم اطلاع
8. شرایط نامطلوب جوی و محیطی مثل سیل و زلزله و آلودگی و...
در کل، انواع گرفتاریهایی که برای انسان، درگیری و اشتغال فکری ایجاد میکند از مصادیق عُسر محسوب میشوند.
طبق تعریفی که از عسر ارائه شد قاعدتاً میبایست همه انسانها به دنبال یسر در زندگی باشند و از عسر حذر نمایند این اصل، نزد برخی به قدری مُسلَّم است که اگر از ایشان سؤال کنی عسر بهتر است یا یسر؟! این سؤال را لغو و بیهوده میدانند.
غافل از آنکه عسر و یسر، دو روی یک سکهاند روی سکه، یسر و پشت آن را به عسر حک کردهاند. خدای متعال برای همه انسانها، روی سکه زندگی را در نظر گرفته است؛ "یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُم العسر"(5) خداوند برای شما یسر را اراده فرموده است و عسر را برای شما اراده نکرده است.
اما گاهی این سکه زندگی از رویی که خدا برای ما اراده فرموده است میچرخد یعنی یا خودمان با سوء تدبیر، یسرمان را به عسر تبدیل میکنیم یا ثمره اعمال شوم دیگران در زندگی ما اثر گذاشته، عسری برایمان ایجاد میگردد.
از طرف دیگر، مؤمن در زندگی، دارای هدف است و هدف او غیر از این دنیاست و از آنجایی که تمام مصادیق عسر و یسر، حالات متفاوتی از این دنیاست چون دنیا برایش اصالت نداشته بالتبْع، عسر و یسر دنیا نیز برایش رنگی نخواهد داشت.
مؤمن خدایی دارد که خالق هستی و کانون تمام توجهات او قرار گرفته است. در منطق مؤمن، این تنها خداست که اصالت دارد و لذا هر چه غیر اوست چون فانیست هیچ اصالتی ندارد سختی باشد اصالت ندارد آسانی هم که باشد باز اصالت ندارد. خداوند، پیرامون اصالت خود و فانی بودن غیر خود میفرماید: "کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ وَ یَبْقی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ"(6) هر چه بر روی زمین است فانیست و تنها این وجه پروردگار توست که باقی میماند. حضرت علی علیهالسلام راجع به گذرا بودن و اصالت نداشتن حالت عسر و یسر و تکالف متفاوتی که به حَسَب هر حالت برای انسان ایجاد میشود میفرمایند: الدَّهْرُ یَوْمَانِ یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ فَإِنْ کَانَ لَکَ فَلَا تَبْطَرْ وَ إِنْ کَانَ عَلَیْکَ فَاصْبِرْ فَکِلَاهُمَا عَنْکَ سَیَنْحَسِر؛(7) روزگار، دو جور است: یک روز به نفع تو و روز دیگر بر ضرر تو، روزی که به نفع توست طُغیان نکن و مغرور نشو و روزی که به ضرر توست را صبر پیشه کُن که هر دوی این حالات میگُذرد.
از فرمایش حضرت رسول صلی الله علیه و آله نکات زیر استنباط میگردد:
1. آنچه دارای اهمیت است تقوای الهیست و لذا انسان در هر حال و وضعی که باشد فرقی نمیکند آنچه اهمیّت دارد وظیفه ایست که تنها در سایه تقوای الهی امتثال میشود. مثل آنکه به دانشآموز میگوییم: چه در سختی و چه در راحتی، درسهایت را بخوان!! به عبارت دیگر چون زندگی انسان، یا به عسر میگذرد یا به یسر؛ تعبیر به عسر و یسر، کنایه از تمام عمر است. گویا حضرت فرموده باشند: إتَّقِ اللهَ أیامَ حَیاتِک!
2. اما نکتهیِ مهمتری وجود دارد و آن اینکه ممکن است کسی توهم کند فقط در سختی است که باید یاد خدا بود و تقوای الهی پیشه کرد و یا بر عکس؛ اما از آنجا که زندگیِ دو روزه دنیا، تماماً و لحظه به لحظه، امتحانی برای کسب آخرت است حضرت میخواهند بفرمایند: عسر و یسر، مراحل و زوایا و حالات مختلفی از این امتحان است چه در یسر باشی و چه در عسر، گویا در جلسه امتحانی نشستهای که باید سر بلند از آن (دنیا) بیرون آیی؛ حضرت صادق علیهالسلام به جنبههای متفاوت امتحان الهی با ایجاد شرایط مختلف برای هر انسانی اشاره کرده و میفرمایند: الدَّهْرَ یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ فَاصْبِرْ فَبِکِلَیْهِمَا تُمْتَحَن؛(8) روزگار دو حالت دارد که برای همه انسانها هر دو حالتش را نشان میدهد روزگار خوشی و روزهای ناخوش؛ پس صبر کن که در هر دو حالت، امتحان میشوی. مثل زمانی که به فرزندمان توصیه میکنیم چه در زمستان و چه در تابستان، مواظب سلامتیات باش! تنها چیزی که هست اینکه در زمستان با پوشیدن لباس گرم انسان از مریضی محفوظ میماند اما در تابستان برای جلوگیری از گرمازدگی و حفظ سلامتی به لباس خنک و وسایل سرمایشی رجوع میشود.
فرمایش حضرت نیز مشابه همین است یعنی چون اصالت با بندگی و تقوای الهیست فرقی نمیکند در چه شرایطی قرار گرفته باشی مهم بندگی خداست! تنها چیزی که باقی میماند اینکه مصادیق بندگی و آسیبهایی که ممکن است به حسب شرایط مختلف برای انسان عارض گردد تغییر میکند فیالمثل در موقع یسر و دارایی، برخی از مواردی که ایمان انسان را تهدید میکند عبارتاند از:
1. بریزْ بپاش و انواع اسراف و تبذیر؛
2. بخل و تنگدستی؛
3. خود برتر بینی؛
4. ظغیان و سرکشی؛
5. غفلت از خدا و قرار گرفتن در زمرهیِ مترفین؛
اما در عسر و نداری تکالیف دیگری برای انسان در اولویت قرار میگیرد و موضوعیت پیدا میکند که برخی از آنها عبارتاند از:
1. گمان بد به خدای متعال پیدا نکند؛
2. ناشکیبایی نکرده بلکه صبور باشد؛
3. به حکمت و مصلحت پروردگار رضایت داشته باشد؛
4. تبعات سوء اعمال خود و دیگران را به خدا نسبت ندهد؛
5. کرامت انسانیاش را حفظ کرده و به هر کس و ناکسی درخواست کمک ندهد.
همچنین یسری که به سبب سلامتی برای انسان ایجاد میشود با خود آسیبهایی به همراه دارد که در عسر به سبب بیماری، گونهیِ دیگری از آن، ایمان انسان متقی را هدف میگیرد.
این سخن حضرت رسول صلی الله علیه و آله، همه مسلمانان را در هر وضعی و شرایطی که باشند خطاب قرار داده و تکلیفی واحدی را برای آنان بیان میدارد و آن حفظ تقوای الهی است.
1. قرآن کریم
2. ابن فارس، احمد بن فارس؛ (1404ق) معجم مقاییس اللغه، تحقیق: عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول.
3. پاینده، ابو القاسم؛ (1363) نهج الفصاحة، تهران، انتشارات دنیای دانش، چاپ چهارم.
4. دیلمی، حسن بن محمد؛ (1408ق) أعلام الدین فی صفات المؤمنین، قم، تحقیق و انتشار توسط مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ اوّل.
5. زمخشری، محمود؛ (1407ق) الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، انتشارات دار الکتاب العربی، چاپ سوم.
6. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی؛ (1403ق) بحار الأنوار، 111 جلد، بیروت، انتشارات دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم.
7. مصطفوی، حسن؛ (1430ق) التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، بیروت ـ قاهره ـ لندن، انتشارات دار الکتب العلمیة- مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، چاپ سوم.
شرح حدیث "اِتَّقِ اللَّهَ فی عُسرِکَ وَ یُسرِکَ"
چکیدهی مقاله:
در گُذران زندگی، حالات مختلف و شرایط گوناگونی بر انسان عارض میشود گاهی دارا و گاهی ندار، ایّامی بر وفق و ایّامی دیگر به سختی، یک روز آبرومند و محبوب، دیگرْ روز، مُنزوی و تنها؛ نکته مهم در همه این حالات، موضِعگیری صحیح و به جا به حَسَبِ هر شرایط است.کلید واژه:
یسر، عسر، تقوا، شرح نهج الفصاحه، نهج الدرایة، شرح حدیث.اصل حدیث:
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: اِتَّقِ اللَّهَ فی عُسرِکَ وَ یُسرِکَ؛(1) در سختی و سستی تقوای الهی پیشه کن.توضیح لُغوی:
ابن فارس در معجم مقائیس اللغه برای لغات مشتمل بر «یُسر» دو معنای ریشهای مستقل در نظر گرفته است.(2)1. گشایش و سبکی و سبکبالی؛
2. عضوی از اعضاء
اما علامه مصطفوی در کتاب التحقیق، معتقد است معنای ریشهای این لغت که ضد عسر است، سهولت و آسانی در امور در ضمن تَوَسّع و گشایش در زندگی میباشد.(3)
از این ریشه، سه لغت، بیش از دیگر لغات، شهرت یافته است:
1. یُسر؛ به معنای آسایش در زندگی و آسانی در امور؛
2. مَیْسِر؛ به معنای قمار؛
3. یسار؛ به معنای دست چپ و سمت چپ
زمخشری در تفسیر کشاف در وجه نامگذاری قمار به مَیْسِر مینویسد: "لِأنَّهُ أخذ مالَ الرجلِ بِیُسْرٍ وَ سُهولَةٍ مِنْ غَیْرِ کَدٍ وَ لا تَعَبٍ"؛(4) زیرا یاسِر (=قمارباز) مال مردم را به آسانی و سهولت و بدون سختی و زحمت، مالک میشود.
به نظر نگارنده از آنجایی که اکثر انسانها، کارهایشان را بیشتر با دست راست انجام میدهند دست چپ، فراغت و آسایش بیشتری نسبت به دست راست دارد بر همین اساس ابتداء به دست چپ، یسار گفته شد بعداً نیز از باب توسعه در لغت، مطلق طرف چپ را یسار نامیدند.
شرح محتوایی:
حضرت در این حدیث میفرمایند: چه در سختی و چه در آسانی، برنامه ثابت همه روزها و لحظههای زندگی تو باید رعایت تقوای الهی باشد.برخی از بی نهایت، مصادیق یُسر در زندگی انسان، عبارتاند از:
1. سلامتی جسم و روان
2. امنیّت و شرایط صلح (صلح جهانی، فردی، خانوادگی ـ صلح با دوستان و نزدیکان)
3. آزادی
4. وصال و حیات
5. رفاه مالی
6. قدرت و وجاهت
7. فراغت و شغل مناسب
8. علم و دانایی
9. شرایط مطلوب جوی و محیطی
همچنین برخی از مصادیق عُسر عبارتاند از:
1. بیماری جسم یا بیماری روحی
2. شرایط جنگ یا نداشتن امنیّت
3. اسارت و نظارت بیجا
4. فراق و فوت
5. تنگدستی و فقر
6. شغل سخت و وقتگیر و آزار دهنده
7. جهل و بیسوادی و عدم اطلاع
8. شرایط نامطلوب جوی و محیطی مثل سیل و زلزله و آلودگی و...
در کل، انواع گرفتاریهایی که برای انسان، درگیری و اشتغال فکری ایجاد میکند از مصادیق عُسر محسوب میشوند.
طبق تعریفی که از عسر ارائه شد قاعدتاً میبایست همه انسانها به دنبال یسر در زندگی باشند و از عسر حذر نمایند این اصل، نزد برخی به قدری مُسلَّم است که اگر از ایشان سؤال کنی عسر بهتر است یا یسر؟! این سؤال را لغو و بیهوده میدانند.
غافل از آنکه عسر و یسر، دو روی یک سکهاند روی سکه، یسر و پشت آن را به عسر حک کردهاند. خدای متعال برای همه انسانها، روی سکه زندگی را در نظر گرفته است؛ "یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُم العسر"(5) خداوند برای شما یسر را اراده فرموده است و عسر را برای شما اراده نکرده است.
اما گاهی این سکه زندگی از رویی که خدا برای ما اراده فرموده است میچرخد یعنی یا خودمان با سوء تدبیر، یسرمان را به عسر تبدیل میکنیم یا ثمره اعمال شوم دیگران در زندگی ما اثر گذاشته، عسری برایمان ایجاد میگردد.
از طرف دیگر، مؤمن در زندگی، دارای هدف است و هدف او غیر از این دنیاست و از آنجایی که تمام مصادیق عسر و یسر، حالات متفاوتی از این دنیاست چون دنیا برایش اصالت نداشته بالتبْع، عسر و یسر دنیا نیز برایش رنگی نخواهد داشت.
مؤمن خدایی دارد که خالق هستی و کانون تمام توجهات او قرار گرفته است. در منطق مؤمن، این تنها خداست که اصالت دارد و لذا هر چه غیر اوست چون فانیست هیچ اصالتی ندارد سختی باشد اصالت ندارد آسانی هم که باشد باز اصالت ندارد. خداوند، پیرامون اصالت خود و فانی بودن غیر خود میفرماید: "کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ وَ یَبْقی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ"(6) هر چه بر روی زمین است فانیست و تنها این وجه پروردگار توست که باقی میماند. حضرت علی علیهالسلام راجع به گذرا بودن و اصالت نداشتن حالت عسر و یسر و تکالف متفاوتی که به حَسَب هر حالت برای انسان ایجاد میشود میفرمایند: الدَّهْرُ یَوْمَانِ یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ فَإِنْ کَانَ لَکَ فَلَا تَبْطَرْ وَ إِنْ کَانَ عَلَیْکَ فَاصْبِرْ فَکِلَاهُمَا عَنْکَ سَیَنْحَسِر؛(7) روزگار، دو جور است: یک روز به نفع تو و روز دیگر بر ضرر تو، روزی که به نفع توست طُغیان نکن و مغرور نشو و روزی که به ضرر توست را صبر پیشه کُن که هر دوی این حالات میگُذرد.
از فرمایش حضرت رسول صلی الله علیه و آله نکات زیر استنباط میگردد:
1. آنچه دارای اهمیت است تقوای الهیست و لذا انسان در هر حال و وضعی که باشد فرقی نمیکند آنچه اهمیّت دارد وظیفه ایست که تنها در سایه تقوای الهی امتثال میشود. مثل آنکه به دانشآموز میگوییم: چه در سختی و چه در راحتی، درسهایت را بخوان!! به عبارت دیگر چون زندگی انسان، یا به عسر میگذرد یا به یسر؛ تعبیر به عسر و یسر، کنایه از تمام عمر است. گویا حضرت فرموده باشند: إتَّقِ اللهَ أیامَ حَیاتِک!
2. اما نکتهیِ مهمتری وجود دارد و آن اینکه ممکن است کسی توهم کند فقط در سختی است که باید یاد خدا بود و تقوای الهی پیشه کرد و یا بر عکس؛ اما از آنجا که زندگیِ دو روزه دنیا، تماماً و لحظه به لحظه، امتحانی برای کسب آخرت است حضرت میخواهند بفرمایند: عسر و یسر، مراحل و زوایا و حالات مختلفی از این امتحان است چه در یسر باشی و چه در عسر، گویا در جلسه امتحانی نشستهای که باید سر بلند از آن (دنیا) بیرون آیی؛ حضرت صادق علیهالسلام به جنبههای متفاوت امتحان الهی با ایجاد شرایط مختلف برای هر انسانی اشاره کرده و میفرمایند: الدَّهْرَ یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ فَاصْبِرْ فَبِکِلَیْهِمَا تُمْتَحَن؛(8) روزگار دو حالت دارد که برای همه انسانها هر دو حالتش را نشان میدهد روزگار خوشی و روزهای ناخوش؛ پس صبر کن که در هر دو حالت، امتحان میشوی. مثل زمانی که به فرزندمان توصیه میکنیم چه در زمستان و چه در تابستان، مواظب سلامتیات باش! تنها چیزی که هست اینکه در زمستان با پوشیدن لباس گرم انسان از مریضی محفوظ میماند اما در تابستان برای جلوگیری از گرمازدگی و حفظ سلامتی به لباس خنک و وسایل سرمایشی رجوع میشود.
فرمایش حضرت نیز مشابه همین است یعنی چون اصالت با بندگی و تقوای الهیست فرقی نمیکند در چه شرایطی قرار گرفته باشی مهم بندگی خداست! تنها چیزی که باقی میماند اینکه مصادیق بندگی و آسیبهایی که ممکن است به حسب شرایط مختلف برای انسان عارض گردد تغییر میکند فیالمثل در موقع یسر و دارایی، برخی از مواردی که ایمان انسان را تهدید میکند عبارتاند از:
1. بریزْ بپاش و انواع اسراف و تبذیر؛
2. بخل و تنگدستی؛
3. خود برتر بینی؛
4. ظغیان و سرکشی؛
5. غفلت از خدا و قرار گرفتن در زمرهیِ مترفین؛
اما در عسر و نداری تکالیف دیگری برای انسان در اولویت قرار میگیرد و موضوعیت پیدا میکند که برخی از آنها عبارتاند از:
1. گمان بد به خدای متعال پیدا نکند؛
2. ناشکیبایی نکرده بلکه صبور باشد؛
3. به حکمت و مصلحت پروردگار رضایت داشته باشد؛
4. تبعات سوء اعمال خود و دیگران را به خدا نسبت ندهد؛
5. کرامت انسانیاش را حفظ کرده و به هر کس و ناکسی درخواست کمک ندهد.
همچنین یسری که به سبب سلامتی برای انسان ایجاد میشود با خود آسیبهایی به همراه دارد که در عسر به سبب بیماری، گونهیِ دیگری از آن، ایمان انسان متقی را هدف میگیرد.
این سخن حضرت رسول صلی الله علیه و آله، همه مسلمانان را در هر وضعی و شرایطی که باشند خطاب قرار داده و تکلیفی واحدی را برای آنان بیان میدارد و آن حفظ تقوای الهی است.
بررسی سندی حدیث:
از این حدیث هیچ اثری در منابع اصیل ما شیعیان یافت نمیشود اما در منابع اهل سنت به طرق مختلف موجود است. با این وجود از آنجا که این کلام نورانی با عمومات آیات متعددی از قرآن در امر به تقوا و روایات فراوان دیگری از ائمه معصومین علیهمالسلام موافق است با آن مخالفتی نشده و به نقل اهل سنت، اعتماد کرده این عبارت را به عنوان حدیثی که مجموعه فرمایشات از حضرت رسول صلی الله علیه و آله به حساب میآوریم.نتیجهگیری:
حالات متعدد و شرایط خاصی که در زندگی هر انسانی در طول حیاتشان اتفاق میافتد هیچ یک ساقط کننده تکلیف نیست. اگر زندگی در دنیا حالت ثابت و پایداری داشت بسیاری از استعدادهای انسان در معرض امتحان قرار نمیگرفت و لذا خداوند برای هر انسانی در طول حیات، حداکثر حالات متفاوتی را که امکان دارد ایجاد میکند تا زمینه آزمایش او در عرصههای مختلف، فراهم گردد. و این انسانها هستند که باید بدانند بسیاری از این حالات، نَه برای اکرام و احترام خدا به بنده است نه برای اهانت؛ بلکه این حوادث تلخ و شیرین، با هدف زمینهسازی برای آزمونی جامعتر و یا تبعات مثبت و منفی اعمال گذشتهمان میباشد. خداوند در این باره میفرماید: فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ ـ وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَن.(9)پینوشتها:
1. نهج الفصاحة؛ حدیث 33
2. یسر: أصلان یدلّ أحدهما علی انفتاح شیء و خفّته، و الآخر علی عضو من الأعضاء. (معجم مقاییس اللغه، 6/155)
3. أنّ الأصل الواحد فی المادّة: هو سهولة فی سعة، و یقابلها العسر و هو کما سبق عبارة عن شدّة و صعوبة فی مضیقة. (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 14/29)
4. الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، 1/261
5. سوره بقره/185
6. سوره الرحمن/26ـ27
7. أعلام الدین فی صفات المؤمنین، صفحه 173
8. بحار الأنوار، 74/286
9. سوره فجر/15 ـ 16
1. قرآن کریم
2. ابن فارس، احمد بن فارس؛ (1404ق) معجم مقاییس اللغه، تحقیق: عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول.
3. پاینده، ابو القاسم؛ (1363) نهج الفصاحة، تهران، انتشارات دنیای دانش، چاپ چهارم.
4. دیلمی، حسن بن محمد؛ (1408ق) أعلام الدین فی صفات المؤمنین، قم، تحقیق و انتشار توسط مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ اوّل.
5. زمخشری، محمود؛ (1407ق) الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، انتشارات دار الکتاب العربی، چاپ سوم.
6. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی؛ (1403ق) بحار الأنوار، 111 جلد، بیروت، انتشارات دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم.
7. مصطفوی، حسن؛ (1430ق) التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، بیروت ـ قاهره ـ لندن، انتشارات دار الکتب العلمیة- مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، چاپ سوم.
/م